... سلام خدا. من خوبم

فقط برای خدا ...

... سلام خدا. من خوبم

فقط برای خدا ...

سلام خدا. دیدی برگشتم!

سلام خدا. من .. من.....

 

دیدی اومدم!

 

دیدی بالاخره برگشتم به طرف خودت.

 

آخه دیدم واقعا بجز تو هیچکس رو ندارم. هیچکس!

 

اومدم بگم ببخشید. من واقعا خیلی ناراحت بودم. خیلی.....

 

همه تقصیرا رو انداختم گردن تو. مثل همیشه.

 

اما تو! تلافی نکردی... مثل همیشه.

 

بخخدا نمیدونم... نمیدونم چطوری بگم ببخشید.

 

الانم خیلی دلم هواتو کرده. خیلی زیاد.

 

دارم آل یاسین گوش میدم و واسه تو می نویسم.

 

اصلا نمیدونم چرا اینجوری دلم هوایی شده؟

 

یادم به اونوقتا میاد که بنده خوبی بودم.

 

اونوقتا که به حرفات گوش می کردم.

 

اونوقتایی که فکرم، ذکرم، روحم، رکوعم، سجودم... همه مال تو بود.

 

خدایا الغوث الغوث ...........

 

کاشکی الان یه جایی بودم که

 

میدیدمت، احساست می کردم، باهات حرف میزدم،

 

برات اشک می ریختم و فقط تو بودی. فقط تو.

 

اما حالا ........خدا ........خدا..........

 

چجوری بیام؟ چجوری بگم؟ اصلا کجا بیام؟ چی بگم؟

 

تو که خودت همه چیزو میدونی.

 

تو که خودت همه چیزو دیدی.

 

آخه از چی واست بگم؟

 

از ..........نه...............

 

امشب شب جمعه ست. چه شب خوبی!

 

امشب میخوام تا خود صبح بشینم باهات حرف بزنم.

 

میخوام همه چیزو واست تعریف کنم. از اول. از اون روزی که ..........

 

آره خدا. من خوبم. خیلی خوب. خوب خوب.

 

سلام خدا. حالا من چیکار کنم؟

سلام خدا. من خوب...........نه.

 

خودت گفتی دروغ نگم. خوب نیستم. اصلا هم خوب نیستم.

 

نمیخوام از کسی پیش تو شکایت کنم.

 

کلی ازت گله دارم. از خودت. آره از خودت.

 

باورت میشد یه روز بیام و همچین حرفی بزنم؟

 

........

 

یه وقتایی تو زندگی آدم باید از بین دو راه یکی رو انتخاب کنه.

                    

تو انتخاب این راه هم، همه بهش میگن هر چی خودت بگی!

 

ولی آخرش میشه: هر چی همه بگن، بجز خودت!

 

آره خدا. تو برای انتخاب این راه، همه چیز به من داده بودی.

 

عقل داده بودی. شناخت داده بودی. همه چیز. همه چیز.

 

فقط یه چیزی ندادی، اونم آزادی انتخاب بود!

 

نمیگم بقیه ندادند. نمیگم بقیه نذاشتند. خودت نذاشتی.

 

آخه خودت گفتی اگه رضایت منو میخوای باید...........

 

خب، منم فکر کردم اینجوری رضایتت رو بدست میارم.

 

اما نمیدونستم که حالا.......

 

چرا. میدونستم. خودتم میدونی که من از اول میخواستم ........

 

خودت میدونی. میدونی که هدفم چی بود. میدونی که دلم میخواست

 

اون راهی رو برم که زودتر به تو برسم.

 

اما راه رو اشتباه انتخاب کردم.

 

اصلا من انتخاب نکردم که اشتباه کرده باشم.

 

آره. دیگرون انتخاب کردند، ولی چوبشو من میخورم.

 

تحملش رو دوش منه.

 

حالا....... هر روز که میگذره تازه می فهمم چه اشتباهی کردم.

 

حالا باید چیکار کنم؟

 

خودت بگو خدا. خودت بگو.

 

میدونی که اونجایی که من میخواستم برم، خیلی به تو نزدیک میشدم.

 

میدونی که با چه ترس و لرزی به این کار تن دادم و حالا.....

 

کلا مسیر عوض شد و منم افتادم توش.

 

حالا پشیمونم. ولی دیگه سودی نداره.

 

یه دفعه همه چیز یه جور دیگه شد.

 

همه چیز. حتی راه من. حتی زندگی من.

 

دیگه مجبورم با اون زندگی قبلیم خداحافظی کنم.

 

دیگه مجبورم بگم ساحل خداحافظ.

 

خدایا باور می کنی که ساحلت عوض شده؟

 

باور می کنی که مجبورم پا روی خیلی چیزا بذارم و ....

 

باور می کنی که دیگه همرنگ جماعت شدم؟

 

به همین سادگی! هیچ کاری نداشت.

 

حالا که خودت میخوای، باشه. اصلا هم سخت نیست.

 

من تحمل می کنم. ولی یادت باشه ..........

 

 

سلام خدا. گمت کردم.

سلام خدا. من خوبم. فقط.........

 

فقط، روم نمیشه بگم که گمت کردم.

 

یه جایی جات گذاشتم، یادم نیست کجا.

 

نمیدونم تا کی داشتمت.

 

شاید تا آخرین نماز باحالی که خوندم.

 

شاید تا اونروزی به اون پیرزن کمک کردم.

 

شاید تا اون شب که .........

 

شاید تا اون روز که ..........

 

ولی تو که همه جا بودی. همیشه احساست می کردم.

 

پس چرا الان نیستی؟ پس کجایی؟

 

اون وقتا به آسمون که نگاه می کردم میدیدمت.

 

به زمین نگاه می کردم میدیدمت.

 

به کوه نگاه می کردم میدیدمت.

 

به درختها، به دریا، .... همه جا بودی، من میدیدمت.

 

مگه نه؟ ولی حالا چی؟

 

هر چی به آسمون خیره میشم، نمی بینمت.

 

با درختها حرف میزنم، از پرنده ها می پرسم،

 

 از دریا سراغتو می گیرم،اما هیچ کدوم ازت خبری ندارن.

 

نکنه من......

 

نکنه من کور شدم؟ آره؟

 

خب تو چی؟ تو هم منو نمی بینی که اینجوری

 

 رهام کردی به حال خودم؟

 

پس کجایی؟ من میخوامت. بیشتر از همیشه.

 

باید پیدات کنم. ببین اگه قایم شدی، من دیگه تحمل ندارم.

 

تنهام با این همه گناه. می ترسم.

 

اگه یه لحظه تو رو نداشته باشم، دنیا وارونه میشه.

 

آسمون رو سرم خراب میشه. میدونم که هستی.

 

میدونم که دارمت.

 

فقط، فقط نمیدونم کجا بیام سراغت تا منو ببخشی و قبولم کنی.

 

باشه. ایندفعه هر جا تو بگی. هر ساعتی که تو بگی. من میام.

 

 میام و بهت ثابت می کنم که هنوز دوست دارم.

 

 میخوام بهت ثابت کنم که هنوزم تو برام بهترینی.

 

راستی یه جایی رو یادم رفته بگردم.

 

آره. دلم. اصلا یادم به دلم نبود. حتما تو اونجایی.

 

میرم سراغت و مطمئنم که این بار پیدات می کنم.